من تمام روزهای هفته به ه ختم می گیرم را .
شهر / کوچه بی جوب از سو گند خوردم .
چل چراغ چلی به حومه شهر کشید .
کبوتر که امام زاده به طرح پر زد .
من اندازه های کشور را شط رنجی
من کف پایم به صورت شما
استامپ
چند گلو منجی را گذشته بود .
که خطوط گردنت
موجی موچم را دلنگ لنگ
خط کوفی ابروهایم را کاروان می زند.
سواحل به شتر رقصیده است .
پنجره پاییز را پا به ماه چانه می اندازد .