من گهواره های زمین را طناب می زند .
سن تکلیف زیر مادر غلط
-------ادامه ی خط به چین و چروک کوچه شتاب -------
من با دم موهای که همیشه را بسته به نظر می رسد اسب حیوان نجیبی است
صبح ها خواب مادر را برمی خیزد .
کوچه زیر زن بستر کشید .
کلاغ تمام روز به بدنش ستایش کرد .
حالا به بشکه های نفت جغرافیا زد .
صفری را زندگی کرد .
زن لامپ را روشن می کند .
خوب است که اگر به وب لاگی سر میزنید و اطلاع می دهید به روز شده اید .. پست آن وب لاگ رو هم بخونید ...
ممنون .
من عادت به سرزده رفتن به جایی ندارم
صفری را زندگی کرد و خوب اومدی...زیادی دیر به دیر آپ میکنی مستر!
سلام بزرگوار
ممنون که دعوت کردی - امیدوارم که جسارت مرا بپذیری اما من از شعر شما نتوانستم برداشتی کنم و جمع آوری واژه ها و ترکیبشان با هم بدون آنکه تجانس و یا سنخیتی با هم داشته باشند را نمی پسندم - البته تلاش شما را برای خلق تصاویر جدید و بکر تحسین می کنم اما نه باری به هر جهت !
در واقع واژه ها و سطور میبایست در ارتباط عمودی و افقی با یکدیگر باشند و در مخاطب ایجاد احساس نمایند و از یک موسیقی درونی برخوردار باشند
چیدمان پازل گونه واژه ها ی نامانوس کنار هم نمی تواند باعث تقویت شعر گردد بلکه میبایست این واژه ها در میدان بازی خیال در خدمت شعر و اسیر دست شاعر باشند و حسی را القا نمایند
منتظر کارهای بهتر شما هستم - ارادتمند - شاهد
سلام
کف پایت استامپ را رنگی کرده،
بی درنگ کنار صفر من قدم بزن،
تا بیست من یک پا داشته باشد!...
کمتر چیزی از خوندن مطالبت دستگیرم شد،راهنماییم کن!...
سبز باشی...
سلام صمیمی همدل اندیشمند
..............
ای سبز ترین بهـــــــا رها در نامت
می آیی ومی شکوفم از پیغــــامت
...............
قدم معطرت بر دل ودیده...قلمت همیشه سبز
از دیار نخل ودریا ..به صمیمیت عطر دوستیـــــمان سلامت میکنم
بهاری آمدی تا گل شکفتم...وحضور نورانیــــت.باعث شکوفایی دل
وجان...و. نواندیشی وطراوت در شعرم خواهد شد..دوستیت پایدار
سلام شعر زیبایی بود یک نوع کولاژ کلمات گزاره ها سعی در ارتباط کنش دار با عناصر مختلف بود گویی هر گزاره متعلق به یک شعر مجزاست اگرچه رد پای سهراب در این ترکیب بندی ها دیده می شود در هر حال ممنونم و موفق باشید
سلام
وبلاگ خیلی زیبایی داری ممنون میشم به وبلاگ منم سر بزنی فقط نظر یادت نره میدونستی که وبلاگت معدن طلاست؟چرا نمیخوای از وبلاگت علاوه بر تفریحی بودنش استفاده مالی بکنی؟ آیا میدونستی از طریق وبلاگت میتونی درامد ثابت ماهیانه داشته باشی و حتی اگه خودتم نخواستی فعالیت کنی از طریق زیرمجموعه هات که تو سیستم عضو میکنی ماهیانه در آمد ثابت داشته باشی؟اینا اصلا کاری نداره و چند دقیقه بیشتر وقتتو نمیگیره.با گذاشتن بنرهای تبلیغاتی سیستم اکسین ادز به ازای هر کلیک که روی تبلیغاتت بشه تا سقف 70 تومان پورسانت میگیری و به ازای هر نفر که به سایت دعوت کنی مبلغ 100 تومان پورسانت میگیری و به ازای هر کلیک که رو تبلیغات زیر مجموعه هات بشه مبلغ 5 تومان پورسانت میگیری.این عالی نیست؟تازه اگرم نخواستی این فعالیت ها رو بکنی میتونی فقط عضو سایت بشی و از ابزار وبمستر فوق العاده سایت برای زیبایی سایت و افزایش آمار بازدیدهای وبلاگت استفاده کنی.که کاملا رایگانه مثل سیستم تبادل لینک و پیلم نما و خبرنامه . میتونی هر روز خودت 1 بار روی تبلیغات متنی و روی تبلیغات گرافیکی وبلاگت کلیک کنی و پورسانتشو گیری.حالا اگه تصمیم گرفتی تا عضو سایت بشی از طریق لینک زیر میتونی اینکارو بکنی: http://www.oxinads.com/?a=2216
سلام دوست گرامی
با این که گفته بودید عادت به سرزده رفتن ندارید اما خیلی خیلی خوشحالم که ما را سرزده سبز کردید. واقعا خوشحالم.
آمدنتان سبزمان کرد.
عالی بود.
سبز بمانید همیشه
در شکه ای می خواهم سیاه
که یاد تورا با خود ببرد
یا نه
نه
یاد تو باشد
مرا با خود ببرد. (کیکاووس یاکیده)
حقیقی عزیز موفق باشید و مرسی که بهم سر میزنی
سلام مرسی از دعوتت..امدم خوندم حال حرف زدن نداشتم با خودم گفتم نقد مال یه سفر دیگه ولی حیفم امد چیزی نگم ..خوشحالم که میبینم کارهات داره به پختگی واوج خودش میرسه (من بادم موهایی که همیشه را بسته به نظر میرسد ..صبح ها خواب مادر را برمیخیزد )هنر میخواد منقطع نویسی..وایجاد توالی در شاید خیلی ها به کشف های کار پی نبرند خب گناهی نیست ساده مینویسند و ساده میخوان ..ولی تکثرها منضورم زبانه محشره اونم برای کسی که چن ساله مرتب شعر معاصر امریکا را پی گیری میکنه و ترجمه ..برمیگردم مهربان من بیشتر خواهم گفت سیو کردم که بخوانیم با دوستان مثل همیشه و در مورد ان ساعت ها حرف بزنیم...به امید دیدار مجدد و خوانش های دیگر.
سلام دوست
اول بگم که جاتون مراسم یلدا خالی بود!!
از کاری که کامنت گذاشته بودی بیشتر از این یکی خوشم اومد!
نمیدونم چرا توی کارهای آقای دارابی عزیز و شاگردانشون و برخی دوستانشون همتون کارکرد زبانی رو افراط میکنین و حس انگیزی رو تفریط!!!؟؟؟؟؟؟
درسته که حداقل باید دو بار کارتون رو خوند تا فهمیدش اما تعدد خوانش یک اثر نشانگر قدرت بالای اثر نیست!نه؟
سلام
متوجه آن چیزی که در کامنت نوشتید نشدم
شعر نسبتاً خوبی بود
هنجار گریزی های مفهومی هم گه گاه در آن دیده میشد
بر قرار باشید
گهواره ها گاهی اشتباهی تکان می خورند... زمانی برای توقف اینجا پیدا می شود ...؟
سلام
ممنون که به من سر زدی.
شعر هایت را خواندم.خوب بودند.
موفق باشی
منتقدی در مورد کارهای اولیه ی احمد رضا احمدی نوشته بود ...مناجات یک جنین ...حتا می نوشت اگر بتوانم در یک نگاه ثابت کنم که چیزی که احمد رضا احمدی می نویسد اسم اش شعر است...میشه بهم بگی اینائی که نوشتی ..اسمش چیه ؟
سلام حقیقی تو مرا یاد ؛ حیوان ؛ و :نا تمام من :می اندازی . فکر می کنم توی نا تمام من شعر هایی این چنینی بیشتر پیدا می کنی . وقت تلف می کنی . من کردم !
من دو کتاب شما را خواندم حتا آن نامه هایی را که در کتاب برای دوستانت می نوشتید نه این که جذب شده باشم نه من عادت دارم هرنوع کاری می خوان م چون به نظر من لازم است اما آمدم بگویم من خوب می دانم قرار است چطور بنویسم اما هیچ شباهتی بین نوشتار خودم حتا نه ایده های خودم با نوشتار متون آن کتابها ندیدم اگر واقعن از روی دقت حرفی زده ایی و اگر دوست داری شباهت هایی با ذکر مثال البته ذکر کن چرا که من هم کتاب های تو را خواندم هم کارهای خودم را گاه به گاه می خوانم . از حکم دادن هر چند لازمه ی بافور نشینی است متنفرم .
بدون هیچ دلیل بدون هیچ حرف قابل احترامی .
بیرون تر از نگاه
سلام
ممنون که خبردادید
نوشته ی تامل برانگیزیست
ترجیح میدهم نگوییم شعر
پایدار باشید
بیرون ز همه کون , درون دل ما است
وز خلق جهان , بیک قدم منزل ما است!
محنت همه, در نهاد آب و گل ما است
پیش از دل و گل چه بود, آن حاصل ما است!
سلام. با این که به نسبت شعرهای قبلی تان راه یافتن به فضای این اثر برای من آسانتر بود اما باید این نکته را گوشزد کنم که شما بیش از حد از خواننده شعرهایتان انتظار دارید و زیادی از ذهن او کار می کشید. این روند میتواند مخرب باشد و باعث شود که خواننده شعر را پس بزند. با این که شعر شما از المانهای عینی و عناصر ملموس موجود در زندگی و پیرامون هر خواننده بهره می برد اما استفاده زیاد از تکنیکهایی نظیر سپید نویسی، حذف و (جامپ)کاتهای پی در پی و ... باعث می شود که مجموعه ای از تصاویر پی در پی در ذهن خواننده انباشته شود بی آنکه او بتواند و فرصت این را داشت باشد که ربط منطقی (منطق شعری) بین آنها برقرار کند. شعر شما ریتم تندی دارد و این حاصل شتابزدگی شما شما در ارائه تصاویر و گزاره ها در لحظه سرودن است، همچنین حاصل تدوین تند و پر تحرک با استفاده از تلفیق تکنیکهای سینمایی و شعری.
شادزی
سلام
این قطع های نا پیوست که معنا را در ارتباط ذهنی ایجاد می کند تا خلا و جای خالی ناشی از پیوست و پیوند حس نشود نیاز به دقت بیش تر دارد مبادا ذهن دچار اختلال گردد. با این که خواننده از بریده ها و سپید خوانی تعببر و دریافتی خود را دارد که درست تر نانوشته ها همان است که می یابد. با ارزوی توفیق
یا علی
سلام
۱- ورودتان را به خانه ی مجازی ام گرامی می دارم .
۲- کامنت شما با نشانی همین وبلاگ و با نام بیرون تر از نگاه برایم ثبت شده که انگار آقا یا خانم حقیقی با خانم شیرین کاظمیان یک نفر نیستند و این یعنی ... ؟؟؟
۳- به هر حال اثرتان را خواندم و البته کامنت های دیگران را نیز .
۴- چیزی که ذهنم را قلقلک می کند این بود که چیزی که خواندم نه حتی کنسرو بلکه کنسانتره ای از واژه ها و تصاویر و هذیان های کسی بدون عقبه در هم تنیده شده بود .
۵- آن چه در بند قبل آمد لابد از بی سوادی نگارنده بود پس ربطی به نوشته ی شما ندارد .
باقی بقایتان
سلام دوست من
ممنون که خبرم کردین
موفق باشید و کامران
غروب شد....خورشید رفت ....افتابگردان دنبال خورشید می گشت ... ناگهان ستاره ای چشمک زد .. افتابگردان سرش را پایین انداخت اری گلها هرگز خیانت نمی کنند .............. سلام
خواب دیدم آمده
چه خواب عجیبی...نه..
حرفهایم راباخودتکرار می کنم
می خواهم شب که شد
همه رایک به یک درگوش ماه زمزمه کنم
اگرآسمان ابری باشدچه؟
این روزهابه آسمان اعتمادندارم...
توچی؟
با این نوع نوشتن آشنا هستم!
این نوع نوشتن اگر میآید بهتر است خودش بیاید!
به هر حال حس میکنم قسمتهایی از شعر به زور چک و لگد آمدهاند!
سلام...یا من نمیدانم یا این نوع بریدگی درجملات ومعلق گذاشتن معنا وحرکت نشان چند سویه گی نیست بلکه باید بی تعرف عزض کنم نارسایی کار را میرساند حرکت در عین ظاهر باید جوهری باشد وگستره کاررا برساند...خیلی ببخشید از جسارتی که به خرج دادم....ممنون
.
.
.
مرا لخت میکند کوچه
این یکی را خوب آبستنم
صفر که میشوی
تازه مادر شمع را با فوت
روشنتر میکند نفت غرغره شده را
کلاغ تردید من ، به تو هم
عادت کرده بود
سلام گذرگاه
مهران سیدی
29 آذر ماه هشتاد و هفت
........................................
میدانمتان
و میخوانمت
.
.
.
به شور باشید و رو به پنجره
خواندمت ، همیشه نویسا و خلاق بمانید"
به روزم
“هرگز به مرز نقطه ی پایان نمی رسیم”
خب خیلی حرف دارم و اما اول اینکه محمد آزرم است این وبلاگ؟
سلام ممنون از محبتت.......
به نظر من به نسبت گذشته کار های شما خیلی درگیر فرم شده که البته ایرادی نیست اما باید بگم بهتره بیشتر تمرین کنی در این زمینه یا شیوه ای که انتخاب کردی..
با سپاس فراوان...............
سلام دوست کرامی
آمدمو خواندمو از این رفتارهای زبانی سر در نیاوردم
با دو کار به روزم
سلام دوست من
این شعر را تا آخر دنبال کردم و به مولفه هایش و حداقل قسمتی از خواستش پی بردم من باید اضافه کنم که ما باید یک سری باز نگری هایی در ادبیات امروز ایران انجام دهیم چرا که خیلی از مولفه هایی که عرضه می شوند در شعر ها بی خود و بدرد ما نمی خورد و اصلا بدرد ادبیات جهان نمی خورد .
رولان بارت در مورد مرگ مولف اشتباه می کند حتی کریستوا و دیگران در مورد بینامتنیت اشتباه می کنند و من طی مقاله ای رد این قضایا را اثبات میکنم می خواهم این را بگویم رفیق ما نباید هر مسئله ای را ندیده و نسنجیده و ... بپذیریم و این نوشتار نه صرفا متوجه شماست بلکه متوجه تمام ادبیات ایران و جهان است .
اما رفیق توضیحی نیز در مورد شعر شما من خود نیز از بازی های زبانی لذت می برم اما صرفا در خدمت شعر باشند و موارد دیگر که این را نیز اضافه می کنم که سطرهای درخشانی در شعر شماست
قربانت و به امید دیدار
سلام دگر گونه نوشتن ساده نیست ساده است که بگیم ساده بنویس زبان فارسی قابلیت هایی دارد که شاید بعضی ها از زوایای دیگر نمی توانند به آن نگاه کننددارم ترتیب لینکتو می دم من توی محیط وب چند روزیه که شروع به کار کردم به امید ارائه نظرات شما ودیگر دوستانتان در محفل مجازی حقیر ارادتمند شما وهمه دوستان
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
و اشعار زیباتر
لذت بردم
ممنون که سر زدید و خبر دادید
موفق باشید
سلام...
زیبا بود
سلام دوست خوب
کارت را خواندم . هنوز هم نمیتوانم ار بتاط برقرار کنم . منتظر کارهای تازه ترت میمانم .
سلام
خواندمت
موفق باشی
من هم به روزم
سلام.ممنونتم.خیلی با سلیقه ای.آفرین.شب یلدا منتظرتم.
از اطلاع رسانی شما ممنونم.خواندم.به امید دیدارهای بعدی.
سلام دوست عزیز
خواندم
شعر منسجم نیست و این باعث این شده که هرکه خوانده
گفته نمی تواند ارتباط برقرار کند
به نظرم با شکستن ساختار نحوی سعی به بازی زبانی داشته ای
که چون بی مورد بوده و صرفا بازی ست مورد کژتابی شده
امیدوارم شعرهای یکدست و منسجم تری از شما بخوانم
سلام
همیشه از خوندن کارهایتان به شگفت میآم حقیقش جسارت های زبانی شما برام خیلی جالبه ممنونم که خبر دایدن
موفق باشید
یاحق
سلام
شعر را خواندم چیزی را که خیلی دوست داشتم شباهت های بسیار ساده ی بود که بین اشیاء عینی برقرار کرده بودید و از این طریق معنا را گسترش داده بودید انگار وقتی آدم به لامپ نگاه می کند می تواند هر چیز دیگری هم در ذهنش بیاید مثل صفر ی یا یک بشکه یا گهواره ایی که تاب می خورد مثل لامپ های قدیمی که در سقف های خانه های روستای پدر بزرگ ها ست مخصوصن در به کارگیری شکل غلط و بستر و ادامه ی یک خط که ما قبل و بعد آن پاک شده . دم اسب
به نظر من تو به هر شی که نگاه می کنی مراتب فضا های متعددی پشت آن می بینی و توانسته ایی که فضا ها را در تقاطع هم قرار بدهی
چه خوب مثل همه یاد نگرفته ایی نگاه کنی
نمی دونم دلیل این که پایان تمام سطرها نقطه می ذارین چیه؟ سبک شخصی خودتونه یا؟!
اما خوب و جالبه.موفق باشید
از سبک نوشتنتون خیلی خوشم اومد
بیشتر میام از این به بعد
شب یلدای خوبی داشته باشید
سلام
به به
خوبی؟
چه خبر؟
یلدا خوش گذشت؟؟؟؟؟؟
چه قالبی
wow!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ez kooja ovordei?
be mam boogoo!
shereto mikhonamo mesle hmaishe feiz mibaram
rasti shayad man emashab bemiram
delam kheili dard mikone
hichi nakhordamaaaaaaaaaa
faghat zohr nahar khordam
yaani chem shode?
haaaaaaaaaaaaan?
rasti
farda sob emtehan riazi daram
badbakhtio mibini?
khob man dihe kari nadaram
albate daramaaaaaaa vali alan ko nimshed
alan oni ama man nimitoonam bechatam
pas felan
hanooz too kafe ghalebetam
wow
wow
سلام عزیز
چقدرکودکی داری...مرابرد...
مرسی که به من سرزدی
سلام .
یلداتون مبارک .
من متاسفانه متنتون رو متوجه نشدم ، ببخشید .
محفل آراییتان طلایی
دلهایتان دریایی
شادیهایتان یلدایی
مبارک باد این شب اهورایی
موفق باشید .
سلام شعرتون قشنگ بود و همین طور وبلاگتون.فقط یکمی زیاد رنگیه.
شعر خوبی بود
آرزوی بهترین ها
ارادتمند چرک نویس