شعر

 

تمام کوچه های شهر را خوابیدم

 

پاسپانان تمام من را کشیک کشیدند

 

شهر من را عبور کرد

 

شهر را به اتاق آوردم

 

شعر های مرد را                خواندمش

 

                                                        کوچه شد

این شعر دختران اورشلیم را قسم خورده بود

 

خیابان قدم های مرد را سنگفرش که می شود

من را سایه نزنید

 

این که تمام کوچه های شهر را زندگی کرد

 

کتابهایش انسان را ورق خورد

 

سطرهایش مرزها را دور زد

 

حتا تفتیشچیان را خواند

 

از کشورش تا خانه زیر تمام سوالها ستون زد

 

چند هفته پیش خبر تصمیم به اجرای حکم سنگسار زن و مردی در تاکستان منشر شد

 

دختران را پرسید 

 

ای دختران صهیون         

                          بیرون زده شوید 

 

مادری چه وسیع شده است 

 

از مرزها سلیمان زاده که شد 

 

خانواده ی دانشجویان در انتظار آزادی فرزندانشان تیتر شده اند . 

 

نظرات 81 + ارسال نظر
remember دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:40 ق.ظ http://remember7.blogfa.com

وبلاگ تازه تاسیستون مبارک
اولیش که عالی بود ،
پیروز باشید
آپ شدین خبر بدین ، خواستین هم تبادل لینک داشته باشیم اطلاع بدین :)

رها دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:41 ق.ظ http://http://raha75.blogfa.com

زیبا سروده ای دوست عزیز شاد باشی و پیروز

maXoud دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://maxoud.blogfa.com

هوا آنقدر تلخ است
که بدون مزه پایین نمی رود از گلو

صاد دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ب.ظ http://saaaad.blogfa.com

سلام
چه قاب قشنگی داره این وب پر محتوا


i have a dream...
(من یک آرزو دارم)

آرزو دارم گشایم بال
پر کشم هر سوی این خانه
آرزو دارم که هر جا مرغکی بینم
شکسته بال
خونین پر
مرهمی از مهر بانی را به مهمانیش کنم دعوت
بر اندازم ز دوران رسم صیادی
هر پرنده شاد باشد
راحت و آزاد
درون آشیانه
آرزو دارم قفس ها بشکنم در هم
نبینم هیچ بال و
هیچ پر
بسته
و صیادان بیاموزند درس عاشقانه
آرزو دارم فضای میهنم پر گردد از آواز
آرزو دارم کنم با همرهان پرواز
پر کشم هر سوی این خانه
صاد

میم ح الف (محمد حسین ابراهیمی) دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.bozorgrah.blogsky

سلام...

از آنجا که شاعر این شعر را نمیشناسم هیچ قضاوتی نمیکنم
ممنون که سر زدید
از بابت شعر لذت بردم

پیام عزیزی دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:15 ب.ظ http://khiyaledoua.blogfa.com

دروود
شعر خوبی است
ممنون خبر کردی
به نظر تازه راه اندازی کردی!
پر توان باشی!

آزاده کاظمی دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:34 ب.ظ http://http://azaderaha.blogfa.com/

سلام !
شعر شما را خواندم .
همین...

علی ابدالی دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.derrida.blogfa.com

خواندم و لذت بردم ...

به روزم عزیز

بی نام دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ

نیاز به تفکر بیشتر دارد وووووووووووووووووو اینجا دیگر کسی برایش کشته شدن دیگران مطرح نیست.......باید بی رهم بود...........کار خوبی بود فضا سازی عالی...اما بعضی جاها از هدف خودت دور شدی

فرزندان ایران زمین سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:19 ق.ظ http://www.entesharat.blogfa.com

خیلی جالب بود اگه شاعرش خودتی حتما موفق می شی. خوب و خوش باشی

شقایق زعفری سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ق.ظ http://shaghayeghzafari.blogfa.com/

سلام و ممنون از دعوتتون...می دونید که من زیاد اهل نظر و ... نیستم...

ناما جعفری سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:18 ق.ظ http://www.koko61.blogfa.com

سلام حقیقی عزیز...
برای تو...که گفتم دوستت دارم...
اما گفتی هیچ حسی ندارم...خواهش می کنم بروبیرون اززندگی ام.
...................................
هوسولوموکولوفوضولووجودوخو
لبهایت آماده بوسیدن می شود درمزرعه تنباکو
صبح پرتقال / کره/ مربا / تخم مرغ
سنجاقک ها می پرندتوی رگ ها یت...
به دیداری های نزدیک می اندیشم...

مهدی حسین زاده سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.mangane.blogfa.com

سلام عزیز

شعر خوبی بود فقط روی به کاربردن بعضی افعال در متن اگر وسواس بیشتری به خرج داده می شدبهتر بود. و نیز دو خبری که در بخش های پایانی آمده کنش خود شعر را به سمت و سوی دیگری می برد و محدوده ی دلالت های متن را کوچک تر می کنند.
شعرت خود دارای تم خوبی است و فضای خوبی را در اجرا تجربه کرده است.

(تمام کوچه های شهر را خوابیدم /پاسپانان تمام من را کشیک کشیدند )

(شهر من را عبور کرد/ شهر را به اتاق آوردم)

دو تک گزاره ی درخشان این متن در ورودیه است که بسیار از لحاظ اجرایی موفق است و مرا یاد تک گزاره های عبدر الرضایی می اندازد . این متن در واقع به عنوان متنی معترض کنش های خود را در شعر پیاده کرده و از لحاظ زبانی (به جز چند مورد خاص ) موفق بوده است و خواننده را منتظر می گذارد.....


پاینده باشی



تیرداد نصری سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:18 ب.ظ http://nasri2.blogfa.com

خسته نباشی..خوب است .
باز هم سر میزنم.

عارف رمضانی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:20 ق.ظ http://baghayeneh.blogfa.com/

سلام
شعر خوبی است .لذت بردم از خواندش.کاش دو گزاره ی زیر را نمی اوردی:
چند هفته پیش خبر تصمیم به اجرای حکم سنگسار زن و مردی در تاکستان منشر شد

خانواده ی دانشجویان در انتظار آزادی فرزندانشان تیتر شده اند .

کمی کار را شعاری کرده اند
پایدار باشی

سارا گرجی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:27 ق.ظ

به به چه وبلاگ قشنگی
به قول خودت(چه شیکههههههه)
خب دیگه
راستی انشاالله تا اخر اون هفته منم یه قشنگ ترش رو میسازم

ایرج آذرفزا چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:05 ق.ظ http://irajazarfaza.blogfa.com

درود!
شعر آمیزه ای از اندیشه و احساس است در لحظه ی شکست!
شکست شاعر از "من" با تمام ویژه گی های اجتماعی فرهنگی و سیاسی. هر چه حضور شاعر کم تر در شعر دیده می شود و شعر از خودش فراتر رود تا به مرز تشخص برسد. شعر موفق تر است .
اینجاست که خلاقیت ظهور می کند. البته این همه احتیاج به نگاه شاعرانه به تمام روابط و اشیاء پیرامونی دارد و همچنین تربیت ذهنی.
... من در این شعر نقاط شکست را به تمامی می بینم در حالی که شاعرانه گی را کم می بینم. نقد نخست ام به زبان است. زبان از یک فرمول مشخص استفاده می کند. برهم زدن محور جانشینی.(کاری که سهراب کرد!!!)

"تمام کوچه های شهر را خوابیدم .... تمام شب(چیزی از جنس زمان) را خوابیدیم!



پاسپانان تمام من را کشیک کشیدند ... پاسبان تمام شب(چیزی از جنش زمان یا مکان) را کشیک کشیدند.



شهر من را عبور کرد...استفاده از "را" به جای "از" که در لحن آرکاءیک آن را می بینیم.



شهر را به اتاق آوردم...

...

"
اما این شورش لحنی آرکاءیک دارد. که البته رد پای شاملو در آن نیز دیده می شود. این ها به خودی خود نه نشانه ی ضعف شعر و نه قوت آن است بلکه نحوه ی بکار گیری و همخوانی آن با فرم و معناست که می تواند ما را با ویژه گی های شعر آشناتر کند.

درون مایه ی شعر رو است. . کشف و شهودی را در مخاطب بر نمی انگیزد.
"چند هفته پیش خبر تصمیم به اجرای حکم سنگسار زن و مردی در تاکستان منتشر شد...خانواده ی دانشجویان در انتظار آزادی فرزندانشان تیتر شده اند . "
و...

اسماعیل مهران فر چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.momken.blogfa.com

سلام
لذتت چه بردنی است رفیق
بدرود

کاوه سلطانی پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:58 ب.ظ http://www.sometimes.blogfa.com

شخصا این شعرهای معترضانه و روشنفکرانه را بسیار می پسندم
چرا که در شرایط کنونی به چنین ادبیاتی نیاز داریم بی آنکه در ورطه ی شعار بیفتیم
موفق باشی عالی بود

امیرحسین نیکزاد پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.amirhnikzad.blogfa.com

سلام ممنونم از دعوت
از کار ها لذت بردم
موفق باشی

مزیم حسینی پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:57 ب.ظ http://sayeha.blogfa.com

سلام .. تصاویرت زیبا بود فقط استفاده بیش از حد از را تو ذوقم زد. پایدار باشی

دکترداود بیات پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:09 ب.ظ http://davoodb.blogfa.com

با سلام
این ایام خجسته را به شما و همه دوستداران و شیعیان مولی الموحدین تبریک و تهنیت عرض می کنم و از لطف شما هم ممنونم و سپاسگزار
از شعر زیباتون لذت بردم

ثانیه هایم ...تاخدا پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:08 ب.ظ http://http://www.unreachable.blogfa.com/

پدر اینان را بیامرز چرا که خود نمی دانند
چه می کنند(شاملو)
شادباشی

مستان پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:46 ب.ظ http://www.mastan_433.persianblog.com

از این گونه نوشتن خوشم می آید سبک خوبی است
پاینده باشید.

امیر جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:48 ق.ظ http://http://khalseha.blogfa.com/

سلام دوست من ! دارم برایت دست می زنم

صاد جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:08 ب.ظ http://saaaad.blogfa.com

باز هم این خلق نومید انتظار معجره دارد
کاش می شد معجزه یکبار دیگر اتفاق افتد
معجزه دیگر نه یک چوب یا عصا
که معجزه عقل است
معجزه تنها نه زنده کردن یک مرده
که احیای یک خلق است
معجزه اینبار باید از درون جان تو جوشد
کاش می شد معجزه یکبار دیگر اتفاق افتد
صاد
لذت بردم از شعرهای زیاو پر معنا

ع-خاکسار قیری جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.tash.bogfa.com

سلام عزیز-- قصد القا مفهومی خاص داشت من فکر می کنم که شعر باید مفهوم را غافلگیر کند نه بر عکس....

نیما حسینی نیا جمعه 5 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:12 ب.ظ

سلم خواندم و برای نوشتن دباره می ایم

ابوالفضل حسنی شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:04 ق.ظ http://www.golyapuch.blogfa.com

خوب بود و بروز باز می ایم ببینم که چکار می کنی با این در گیری که برای خودت پیدا کرده ا ی با انگشت گذاشتن روی انچه در پیرامون و عینیت ما می گذرد وردیه خیلی بهتر از بقیه ی جا ها بود ....باز خبرم کن

سلام خوشحالم به وبلاگ من سرزدی شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:02 ب.ظ

جوکر یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ق.ظ http://jokersher.blogfa.com

درود بر شما
از وبلاگ خوب و شعر خوب تان استفاده کردم


جوکر....
با یک غزل تازه به روز شد
.
.
.
.

این کوه استخوان تو، منهای جمجمه

یعنی که من شکسته دلم ، جای جمجمه
.
.
و منتظر حضور گرم شما ست

سارا گرجی یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:47 ق.ظ http://sarapoetry.blogfa.com

سلام
منم ساختم بهم سر بزن
حتمااااااا

طلیعه اکبری یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:19 ق.ظ http://maktubat.blogfa.com

سلام
شعر خوبتونو خوندم. ممنون که به مکتوبات سر زدید. در ضمن مکتوبات به روز شد.

مهرداد فلاح یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:56 ب.ظ http://fo.blogsky.com

چسبیده بود زمین به من من به خودم خودم به دست ها که سنگ برشان می داشت می کوفت به سرم صورتم کمرم!
..
..
..
و مادر از هرچه در گذشت دریا شد!

مریم یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:20 ب.ظ http://symphony-of-dark.blogfa.com

نقطه ها وقتی یکی یکی از بالا به پایین می افتند تازه می فهمم که وای دارد باران می بارد و من درست نمی دانم پشت شیشه ام یا جلوی شیشه ومن درست نمی فهمم که اصلا آیا شیشه ای وجود دارد ؟ و الان یعنی ساعت چند بعد از ظهر یا چند نیمه شب یا چند صبح یا نمیدانم اصلا کی و آیا لباسهایم زیر بارش این همه باران خیس شده است یا هنوز خشک خشک است ؟

سلام
دوست عزیز به روزم ومنتظرت

باران سپید یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:05 ب.ظ http://sepidebarani.blogfa.com

از دعوتت متشکرم.
در اینجا استعداد خوبی نهفته است.

برای دست هایت شعر آرزو می کنم.

سطر هشتم یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:47 ب.ظ http://keh.blogfa.com/

سلام عالی بود به من هم سری بزنید

پویا عزیزی دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.azizi-pooya.tk

ممنون که آمدی

remember دوشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:14 ب.ظ http://www.remember7.blogfa.com

به روزم با دیالکتیک
خوشحال می شم سر بزنی

مهرداد فلاح سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:48 ب.ظ http://fo.persianblog.ir

حتمن حرف خواهیم زد با هم از شعر...
............................................

دستی که سنگ می زند ،دست آدمی ست و آدم نامش هرچه که باشد، باز آدم است لابد!
..
..
..
آدم ؟
صدا نزنی مرا... نیستم!

صادق دارابی سه‌شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:44 ب.ظ

سلام خانم حقیقی عزیز (چند هفته پیش خبر به اجرای حکم سنگسار زن و مردی در تاکستان منشر شد)بینا متنیت و شکل گیری نوعی گزاره ی خبری که زیبا به زبان اثر شخصیت داده و نوعی تلفیق میان اثر و متن ایجاد کرده (خانواده ی دانشجویان در انتظار ازادی فرزندانشان تیتر شدنند)برون متنیت و نوعی اگاهی شاعرانه که از حقیقی عزیز انتظار میرود همان است نقد نمیکنم چون اینجا که تبادل حال احوال پرسی ست و فضای وب فضای نقد نیست خواندن و لذت بردن است راستی مجله ی وانا هم شماره ی دوم داره میاد ترجمه های شما و شعر خانم گرجی را انجا خواندم و لذت بردم ایدون باد .

مریم موسوی چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:21 ق.ظ

سلام عزیز عالی بود مثل همیشه

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:05 ب.ظ

عهئلبدتدبدی

کاشانی چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:21 ب.ظ

Ok
Sorry
I'll try to change...
I didn't know...
Bye-bye

علی ابدالی شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:58 ق.ظ http://www.derrida.blogfa.com

""کشور های واقعی ما هستیم ...نه مرزهایی که بر نقشه ها ترسیم شده اند با نام های مردان صاحب قدرت...تمام آرزویم این بوده که باتو باشم بر روی زمین بدون نقشه ...بدون مرزبندی های جغرافیایی ""

امین کاشانی (صلیب تر از شعر) یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:41 ق.ظ http://cedilla.blogsky.com

در گذر از یک انفجار

تا باروت دو چشمانت

هیچ خیالی نیست که فشنگ

فشنگ...
_____________________

تخته سیاه/ اسم تو را گچ که می شود

رنگ تو با شب غزلم مچ که می شود

.....
_____________________

سلام خانم حقیقی

به روزم

سورنا دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:29 ق.ظ http://www.soorenaa.blogfa.com

دست های برادرم را گذاشتند توی حنا
دل تو قند آب می شود
دل من سیر و سرکه

این ریش این قیچی !
بریدید
بدوزید
..... دست از سرم برادر
نه هنوز کچل نشده ام
برگرد

کٍل می زنند تا با من کَل کَل کنند

نشخوار اشک در چشمهایم
ومن هنوز دوستش می دارم

برادرم را داماد کردند
برای تنوع
تهوعش نصیب من شد

سگ باش
خواهر نباش

به عروس امشب بگویید
تمام خاطراتم که الک شود
برادرم معجزه است

دلت گر بگیرد
آرمان به دل ندارم
برادرم را در لباس سفید
دیدم !!!!!!!!!

ایشا دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:25 ب.ظ http://oshkevar.blogfa.com

و درووود ...

پویا عزیزی دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.azizi-pooya.tk

سلام .

جوکر سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ق.ظ http://jokersher.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد