همه ،پرسی به دست حواله شد .
حضرت عباس از مشک خانه محراب زد .
مرد صندوق صندوق به فصل مزرعه
میوه شکل حلبی آباد از خود گرفت .
جعبه کلمه جمع می ریزد .
خوک در مسیر معدن به پلکان تابلو خورد .
کلاغ که نقاش داس کشید .
کشاورز راه رفتن را خیش می کشد .
مترسک به زن سایه انداخت .
شهر سپیدپوش شد .
از زن بیابان است .
پنجره از اتاق هوایی دم کرد تا کودک .
نزد ، چمدانی که مرد بوم روی کلم کشید .
زن تخم مرغ را قاشق زنی چهارشنبه تحویل کرد .
گورستان باغ رضوان خوانده می شود .
شهر صف رامَد کشید .
رادیو تا شمعدانی :
گل های بهاری شهر را زیر نویس کرده اند .