قد کشیدنم را زنی در بغداد سرمی کشد.
رسم الخط جهان از پشت بر ما نزول می زند
جغرافیا
یائسگی
عرق
من تا تو
رد می گیرد .
بابل به نخلی ختم می گیرم .
تکه ی جسد رطب می دهد .
حالا خطوط را روی آلت زن شده است .
تیغ مرد را به آرامی دختر می کرد .
سوگند به ادرار
آنگاه هایی که بارش
تخلی تنها لذت من است .
روز مادر را برد .
و پیرزن که محله خواب رفت .
ماهی گیر روی تو گره گره خلیج می زند .
سلام جناب حقیقی
اصولا نوشتن این نوع شعر کار آسان و در عین حال سختی است
و کسانی که گوگیجگی را می فهمند خوب درک می کنند که این نوع نوشتار چیست.
انسجام بین خطوط و کلمات مهم است
بعضی جاها خوب بود
به امید خوانش بهتر شما
سلام دوست نادیده !
سیو میکنم تا بعد بهتر بخونمش بهتر بتونم نظر بدم
موفق باشین
باتبادل لینک چطورین؟
لینکتون میکنم
ممنون از اظهار لطف و محبت بیکران تان !!!!!!!!!!!!.ه
خیلی احمقانه بود عزیزم.
مرسی.
کلمات خاصی رو در شعر بکار می برید
و چینششان کنار هم با افکار بازی می کند.
باید چند بار دیگر بخوانمش
ممنون که سر زدی
و الت من هوای شعر کرده است.
خوب اذیتم کردی
سلام
سلام...
فکر می کنم خوب داری فضا رو تغییر میدی البته به نفع شعر..........
موفق باشی..............
سلام!
اشعارتان را دوست داشتم خوشحالم که با شما آشنا شدم!
سلام و مرسی بابت کامنت
خواندمتان
زیبا بود فقط
تخلی تنها لذت من است .
به فضای کار نمی آمد
با تشکر
ما این همه لکنت ...ما این همه فحش ..بااین همه ویرانی ..تنها زور میزنیم که بگوییم بگذار آغوش مانند باران خیس ...شبیه گل عذرا دور از دست
لینک شدی
سلام
می سی سی پی
هم که باشی
تبخیر می شوی
شاید ابری که از سرم گذشت
تویی...
بدرود
درود بر تو
تبانی حروف در انتقال احساس کاراست اما در انتقال معنی واحد و نتیجه نمی دانم ... در کل زیبا بود ... خیلی !
به هر سو نگاه می کنی دلال های مهر وطن گرم فروش و چانه زنی هستند
در میهن قدیمی من زیباترین ترانه ی آزادی را بر دار می کنند
اینجا ... اینجا تصویرهای کاذب ایران را انبار می کنند
اینجا ... حرف ها ... کلمات و نگاه ها از جنس عشق نیست
از جنس کاغذ است !
به من سر بزن ... می خوام یه چیزایی رو یادت بیارم !
سلام دوس من
خواندم و لذت بردم
موافق این زبان نیستم که دیر به خوانشم می پیوندد عزیز
به امید دوباره ها
سلام
زیبا بود.
سلام
به خاطر شرکت در نظر سنجی بسیار سپاس .
با شعرتان اما ارتباط نگرفتم و نمی توانم نام این نوع شعر را جسارت بگذارم چون در جسارت چیزی هست که سنت را می شکند اما حالا دیگر این نوع گفتن تازگی ندارد .مهم زبان این شعر است که کلمات خالی از استعاره اند (نه استعاره ی توصیفی به معنای معمول ،بلکه نشستن کلمه در جایی غیر از معنای اصلی خود که کشف شاعر را از کلمه نشان دهد )متاسفانه این شعر به جای شاعرانگی انگار دارد خودش را با عریانی کلام به رخ می کشد .
رفیق:
حرف خیلی دارم اما اینقدر می دانم که باید از دوستان باشی اما کی...نمی دانم مهم هم نیست.....خوشم که هنوز نوشتن با تو و مثل تو مهم می شود گاهی
من فکر می کنم تو کست خوول شده است جوان . آبروی ادب و شعر پارسی را بردی .
اف برتو و کلامت .
سلام...
هروقت فهمیدم نظر می زارم.
خدا نگهدار
ممنون که سر زدید
وبلاگتون عالی بود باز هم منتظر خواهم بود
سلام
قبل از هر چیز بابت تاخیر معذرت می خوام
کار سپید زیباتون رو خوندم و لذت وافر بردم
به نظر من کار از نظر زبانی میتونست فخامت بیشتری
داشته باشه اما تصویر پردازی و دکوپاز حرف نداشت
ممنون از دعوتتون
منتظر آپهای اینده هستم
قلمتون پایدار
شاد و سربلند باشید
سلام
" من زودتر آپ می شوم یا پاییز!؟! "
همراه با یه شعر فمنیسمی(!) بروزم .
سلام شعرتان را خواندم شاعر........... چیزی که هست به نظر میرسد گزیری از کار کردن روی فرم نیست بالاخره برای رسیدن به تنفس یک شعر.. پیروز باشی
سلام عزیز
ممنون از دعوتت
خوندمو لذت بردم
وبا مسافر کوچولو هم خیلی دوستم
سلام
نتوانستم با شعر ارتباط برقرار کنم شاید تمرکز کافی ندارم اینروزها .
مسنجرت را هر کار می کنم مثه خودت خله اد نمی شه یه پیغام بذاره بشه شاید . حسن کثیفه با هات قهره گفت ولش کن آدم نیست منم ولت کردم . زنگ زدم خونه حاج اقا برداشت گفت خوابه . شبا زنگ بزنید بیداره
البته این یه تیکه آخری مال زری جون بود . من شبا قدر اصفهانم . خبر بده . حالا برو بکپ شبه
از حضورتان خوشحال شدم. مانا باشید
از لطف و توجه تان ممنون
و زیبا بود و خواندنی
استفاده کردم
و به روزم
شاد زی
سلام
برای بار اوله که اینجا هستم یا بودم
خوب بود
مرسی که بودید فقط جهت اطلاع من جا به جا شد اگه امکان داره اینجا بیایید ...
شعر هم خوب به نظر میاد که خیلی وقته می نویسید
سلام
حنجره بی فریاد ، رمز شب را زمزمه نموده
منتظر دریا دریا صفای حضور شما در وبلاگم می مانم
سلام
ممنون از لطف و خبر کردنتون این روزا سرم شلوغه و فقط به رسم ادب خدمت رسیدم
با احترام سر فرصت بر می گردم وقتی که به روز بشم
خدانگهدار
سلام ممنون از دعوتتون
ببخشید که دیر شد
کار جالبی خوندم اینجا
تعبیرهای جالبی داشت که کمتر تو کارایی از این دست دیده بودم
موفق باشید
چرا این قدر سطرها را رها میکنید. خیلی از این سطرها را باید کنار گذاشت برای شعری دیگر ...
سلام کاری متفاوت و بحث برانگیز ارائه می دهید و زیباست موفق باشید...
سلام
کمی مشکل و پیچیده بود اما با چند بار خوندن به یه جاهایی رسیدم
به روزم و منتظر نظر
سلام...خواندم و لذت بردم...در حالی نیستم که بنویس....
پس تا بعد....
همیشه شاعر...همیشه بهاری...
سلام بعد از مدت ها امدم ..و بگویم با ترجمه ی به روزم ..و شعر زیبای شما را هم خواندم .نظراتی که نوشته و داده بودنند با خیلی ها موافق نیستم چون چینین شعر ی هنوز در دایره ادبی فارسی ما جا خوش نکرده نوع شعری که فقط خاص خانم حقیقی ست و تقلیدی نیست یعنی نواوری و زایده یک فکری ست که خودش به خوبی شعر جهان و میشناسه و کتا بها را به زبان اصلی میخونه و میخواد نواوری ایجاد کنه و قطعنم موفق خواهد شد باو کنید زبان هنجاری که هنجار شکنی میکنه و از معیار خودش فرار میکنه البته درست و حسابی با قاعده افزایی های هنرمندانه ..مهم نیست که حالا قبول کنند یا نه مهم اینه که به کارتون اعتقاد دارید و با حرف های ناروای متشاعران مقلد دست از کار نمیکشین ..با سپاس
بیتربیت بود
سلام
بعد از مدت ها در پرژن بلاگ بروز شدم
با سپاس
شاد باشید
بخوانی ام
به..نه..به...
چشم به راهم
درود
با رنسانسی از هوا دوباره زنده شدم
...
چشمانت وامدار صبح
افتاده از درخت خواب
تو را به خمیازه اعانه می دهند
...
انگار کسی در دامنت
حلقه های اسیری می اندازد
....
با نازدانه دوباره زنده شدم.خوشحال می شوم سری بزنید
سلام
ممنون از شعرت
به من سر بزن وبلاگ داستان هر دوشنبه با یه مطلب جدید
سلام دوست خوب.
کوتاه و زیبا بود.با 4 ترجمه از توماس هاردی و ریچارد براتیگان به روزیم و بی صبرانه منتظر نظرات گرم و صمیمی شما هستیم.
با مطالب متنوع ودوقطعه عکس از قلعه حیبر به روزم
سلام...
به روزم با داستانی جدید
سلام
شعرتان قابل تامل بود .فکذ کنم راهی که می روید به زعم من راه درستی باشد اما هنوز کازهایتان به صیقل بیشتری نیاز دارد . نظرات جناب ایمان نظرات دقیق و نکته بینانه ای بودند . نیازی به تکرار آنها نمی بینم . نظر دوست عزیزم جناب سلطانی هم آنجا که به ضعف تالیف اشاره کردند صحیح به نظر می رسد .
در ضمن
سردخانه که مقاله بود و درددل شد .
دو شعر دیگر هم به روزم کرده اند .
.
.
.
دست به کار بزرگی زده ام .
سلام دوست گرامی وهمیشگی ام
به روزم با کس دیگری که قرار است بیاید
http://bahar-20.sub.ir/